
|
دو شنبه 4 اسفند 1393برچسب:, :: 13:57 :: نويسنده : ملیکا
دوست داشتـטּ یعنے ...
وقتے میــــدونه... روے چیزے حساسے... یا از ڪارے بدت میـــاد... حواسش هست ڪه ناراحتت نکنه... دوست داشتـטּ یعنے همیـטּ.. نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت17:15---6 اسفند 1393
" تو ادامه ی وجود منی " بگذار بگویم : آخر فهمیدم چه ربطی بهم داریم ! که پشت این همه فاصله تا این حد به من نزدیکی ... " تو ادامه ی وجود منی " دل من با تو آرام گرفت این نوشته های گاه و بی گاه قلب من است برای تشکر از تو که تمام کج خلقی هایم را تحمل کردی صبورانه همه ی بهانه گیری هایم را هضم کردی و آخر هم با همان زنگ صدای همیشگی ... تسکینم دادی من نمی دانم چه شد یا از کجا پیدا شدی ! فقط خوب کردی ادامه ی وجود من شدی . . . خوب کردی ! ![]() ![]() ![]() پاسخ:سعید عالیه واقعا مچکرم سعید
![]() ساعت17:11---6 اسفند 1393
بهانه ی مرا بگیر ! بهانه هم اگر می گیری ... بهانه ی مرا بگیر ! من تمام خواستن را وجب کرده ام هیچکس هیچکس به اندازه من عاشق تو و بهانه هایت نیست ! ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |